حقیقت عشق
آغوش بعضي هــا ...
درد را زيـر سوال مي برد !
آنقدر آرامت مي كند ...
كه هيـچ مُسكني ...
جــايش را نمي گيرد...

نظرات شما عزیزان:
سلام
وب خوبی دارین خوشحال میشم به ما هم سری بزنید
منتظر نظرتون هستم
وب خوبی دارین خوشحال میشم به ما هم سری بزنید
منتظر نظرتون هستم
روح بیمار طبیعت را – می فهمی
در دیار خشک
در میان سایه های تیره – در زنجیر
مرگ را می بینی
گاه بی تابی
…گاه می خندی
عاشق باران که باشی
در اضطراب شب – به دنبال آغوش امنی می گردی
تا تن نازک تب زده ات را بسپاری به تنش
تا فراموش کنی
عاشق باران که باشی
منتظر می مانی
بر نگاه بی کلام پنجره – چشم می دوزی
شعر می خوانی
در دیار خشک
در میان سایه های تیره – در زنجیر
مرگ را می بینی
گاه بی تابی
…گاه می خندی
عاشق باران که باشی
در اضطراب شب – به دنبال آغوش امنی می گردی
تا تن نازک تب زده ات را بسپاری به تنش
تا فراموش کنی
عاشق باران که باشی
منتظر می مانی
بر نگاه بی کلام پنجره – چشم می دوزی
شعر می خوانی
نوشته شده در یک شنبه 14 مهر 1392برچسب:, ساعت
20:8 توسط SADAF| 2 نظر |
Power By:
LoxBlog.Com |